شاید دو اتفاق در روابط ایران و آمریکا در طول سه سال گذشته تاثیرگذار بود. اول؛ خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای با ایران در سال ۲۰۱۸ و دوم؛ پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ژانویه ۲۰۲۱ و در واقع شکست ترامپ بود.
در داخل ایران، برخی سیاست مداران با ادامه ریاست جمهوری ترامپ موافق بودند و برخی دیگر به پیروزی بایدن امید داشتند.
دولت بایدن در زمان تبلیغات انتخاباتی خود، خروج ترامپ از برنامه هسته ای را غیرمنطقی و اشتباه دانست و قول داد به توافق هسته ای با ایران بازگردد. اما درباره اینکه آیا به توافق سال ۲۰۱۵ برگردند یا به یک توافق جدید دست یابند، اختلاف نظر وجود دارد.
البته برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که دولت بایدن ابتدا بدون دست زدن به شاکله تحریمها، امتیازهایی را در کوتاه مدت به ایران پیشنهاد میدهد؛ امتیازهایی که در حوزه نفت و دریافت وام از صندوق بینالمللی پول تحقق پذیر است. با این حال آن دسته از تحلیلگران که به مذاکرات ایران و آمریکا مثبت نگاه میکنند، پروسه کاهش تحریمهای واشنگتن علیه تهران را تا پایان ماه ژوئن ۲۰۲۱ غیر واقعبینانه ارزیابی میکنند، زیرا موانع زیادی به لحاظ فنی و قانونی پیش پای دولت بایدن قرار دارد. دولت بایدن بارها اعلام کرده است که به محض بازگشت ایران به توافق، آمریکا هم به طور کامل به مفاد عهدنامه عمل خواهد کرد. در این راه کشورهای اروپایی، روسیه و چین به بازگشت آمریکا به توافق هسته ای اصرار دارند و کشورهایی همچون عربستان سعودی و اسرائیل و برخی کشورهای عربی خلیج فارس مخالف این توافق هستند.
در همین رابطه، براساس قانونی که در مجلس با اکثریت محافظهکار ایران به تصویب رسیده، اجازه بازرسیهای سرزده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در صورت برقرار ماندن تحریمهای آمریکا علیه ایران لغو کند. اما ایران گام نخست را رفع تحریمها از سوی آمریکا میداند. جمهوری اسلامی با تصویب مجلس، پروتکل الحاقی توافق هستهای را متوقف کرده است. اما طبق توافقی تازهای که بین ایران و آژانس اتمی حاصل شد، نظارتها بر تاسیسات هستهای ایران به مدت سه ماه دیگر ادامه خواهد یافت.
اما به نظر می رسد بین ایران و آمریکا یک دیپلماسی پنهان در جریان است که توسط برخی کشورها همچون قطر، آلمان و فرانسه صورت گرفته است. توماس کانتریمان، معاون وزیر امور خارجه در دوره باراک اوباما، معتقد است که رئیس جمهوری فعلی، می تواند برای اثبات حسن نیت خود، برخی تحریمها را برطرف کند. اما به نظر می رسد تا زمانی که ایران گام اول را برندارد، این امر غیر ممکن است. این در حالی است که سران هر دو کشور قصد دارند نشان دهند که تحت فشار تسلیم نمی شوند. تحلیگران بر این عقیده اند که اقدامات آمریکا نظیر کمک در زمینه واکسن های کرونا یا کمک های انسانی و ضمانت های اقتصادی نظیر موافقت با درخواست ایران برای دریافت وام از صندوق بین المللی پول، همگی در راستای اعتماد سازی صورت گرفته است.
بایدن با بازگشت به رویکرد مشارکتی با متحدان خود در جامعه جهانی و بهویژه اروپا، درصدد اجماعسازی مقابل ایران است. به نظر میرسد در این کار نیز با مانع قابل توجهی روبه رو نخواهد بود. سکوت اعضای گروه ۴+۱ و حتی همراهی تروئیکای اروپایی با قطعنامه پیشنهادی امریکا به شورای حکام، گروه ویژه اقدام مالی، اقدام نظامی در نزدیکی مرز مشترک عراق ـ سوریه و سخنان تهدیدآمیز بایدن علیه تهران، از وضع تازهای نشان دارد که با پیش از ژانویه سال جاری میلادی تفاوت قابل تأمل دارد. تصویب قطعنامه پیشنهادی امریکا در نشست شورای حکام (که در نهایت تصویب نشد) پس از اقدام نظامی ارتش این کشور علیه نیروهای عراقی همسو با ایران در خاک سوریه، دو احتمال را با خود دارد: نخست؛ بایدن از سیاست تهدید برای پیشبرد اهداف خود استفاده خواهد کرد. دوم؛ میکوشد با امنیتی کردن پرونده ایران، فرصت را برای اقدامهای شدیدتر بعدی و بازدارندگی آن فراهم کند.
آنچه در حال حاضر برای دستیابی به توافق جدید با ایران مهم است توجه به برخی سیاست ها و محدودیت های داخلی و منطقه ای است. از یک سو، در ساختار تصمیم گیری ایالات متحده به جز دولت بایدن، لابی های قدرتمند صهیونیستی و عربی وجود دارد که بر جهت گیری سیاست خارجی آمریکا تاثیر گذار است. در واقع، این لابی ها به شدت مخالف توافق هسته ای با ایران هستند و دولت بایدن را تحت فشار قرار می دهند که همچنان به سیاست " فشار حداکثری" دوره ترامپ ادامه دهد. همچنین دولت بایدن در خصوص برنامه موشکی ایران و نفوذ منطقه ای تهران در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان حساسیت بالایی دارد که این مسائل می تواند موانع جدی بر سر راه توافق هسته ای جدید باشد.
از سوی دیگر، در داخل ایران نیز موانعی برای دستیابی به توافق جدید وجود دارد. اول؛ دولت حسن روحانی تلاش می کند در ماه های آخر دولت خود، با آمریکا به نتیجه برسد و لغو تمامی تحریم ها را خواستار است. اگرچه تصمیم نهایی را در ایران نهاد رهبری خواهد گرفت، برخی سیاستمداران اصولگرا به دنبال این هستند تا مذاکره با آمریکا را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران که قرار است در ژوئن ۲۰۲۱ برگزار شود، موکول کنند. این امر نشان می دهد دولت بایدن هم منتظر دولت بعدی در ایران است و تمایل ندارد با دولت روحانی به توافق برسد. این بدین معناست که دولت بایدن برای دستیابی به توافق هسته ای عجله ندارد و با استفاده از تحریم های دوره ترامپ توانسته ایران را مهار کند و وضعیت اقتصادی در ایران کاملا نمایان این موضوع است. در نهایت اینکه دولت بایدن به دنبال بازدارندگی ایران و جلوگیری از تهدیدات احتمالی آن در برابر آمریکا و متحدانش است.
به نظر می رسد، شرط آمریکا برای توافق با ایران که شامل توقف برنامه موشکی و کاهش نفوذ منطقه ای آن در خاورمیانه است، پذیرفته نخواهد شد و در مقابل، شرط ایران یعنی پایان کامل تحریم ها توسط آمریکا نیز انجام نخواهد شد. یک گزینه مناسب برای دو طرف می تواند صدور «بیانیه تصمیم متقابل تهران و واشنگتن و تعهد بازگشت کامل به برجام»، پیش از مذاکره بر سر شروط و جدول زمانی باشد. اتحادیه اروپا نیز می تواند محور مذاکرات بین ایران و آمریکا، روسیه و چین باشد.
روسیه و چین علاوه بر عضویت در برجام، از روابط نزدیکتری با ایران نسبت به قدرتهای غربی برخوردار هستند، اگرچه آنها نیز به دنبال کسب حداکثری منافع خود هستند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
پایان/
نظر شما